معنی فارسی outdwell
B1خارج از زیستگاه بودن، به معنای زندگی یا ساکن بودن در محل یا شرایطی متفاوت از محل اصلی خود.
To dwell outside one's normal habitat or residence.
- VERB
example
معنی(example):
برخی از حیوانات در فصل خشک از زیستگاههای خود خارج میشوند.
مثال:
Some animals outdwell their habitats during the dry season.
معنی(example):
آنها تمایل دارند در جنگلها خارج از زیستگاه باشند نه در دشتها.
مثال:
They tend to outdwell in the forests rather than the plains.
معنی فارسی کلمه outdwell
:
خارج از زیستگاه بودن، به معنای زندگی یا ساکن بودن در محل یا شرایطی متفاوت از محل اصلی خود.