معنی فارسی outedge

B1

کنار زدن، غالب شدن بر دیگران در یک رقابت.

To surpass or exceed others in a competitive context.

example
معنی(example):

او توانست رقبا را در بازار کنار بزند.

مثال:

He managed to outedge his competitors in the market.

معنی(example):

استراتژی‌های جدید به ما کمک کردند تا فروش‌های قبلی‌مان را کنار بزنیم.

مثال:

The new strategies helped us outedge our previous sales.

معنی فارسی کلمه outedge

: معنی outedge به فارسی

کنار زدن، غالب شدن بر دیگران در یک رقابت.