معنی فارسی outedged

B1

عقب افتادن یا کنار زدن توسط عوامل خارجی.

To be surpassed or overwhelmed by new inputs or changes.

example
معنی(example):

آنها احساس کردند که توسط سیاست‌های جدید شرکت کنار زده شده‌اند.

مثال:

They felt outedged by the new policies implemented by the company.

معنی(example):

او مدل قدیمی را با طراحی نوآورانه‌اش کنار زد.

مثال:

She outedged the old model with her innovative design.

معنی فارسی کلمه outedged

: معنی outedged به فارسی

عقب افتادن یا کنار زدن توسط عوامل خارجی.