معنی فارسی outer woman

B1

زن بیرونی به معنای تصویری است که یک زن از خودش به جامعه عرضه می‌کند، این تصویر می‌تواند تحت تأثیر انتظارات اجتماعی باشد.

A woman who embodies the external representation of femininity, often shaped by societal standards.

example
معنی(example):

یک زن بیرونی اغلب تصویر مورد انتظار جامعه را منعکس می‌کند.

مثال:

An outer woman often reflects the image society expects.

معنی(example):

زن بیرونی در داستان نمایانگر قدرت و استقامت است.

مثال:

The outer woman in the story represents strength and resilience.

معنی فارسی کلمه outer woman

: معنی outer woman به فارسی

زن بیرونی به معنای تصویری است که یک زن از خودش به جامعه عرضه می‌کند، این تصویر می‌تواند تحت تأثیر انتظارات اجتماعی باشد.