معنی فارسی outeyed
B1به معنی داشتن چشمهای بزرگ و برآمده است.
Having bulging or prominent eyes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جغد یک موجود با چشمهای بزرگ است.
مثال:
The owl is an outeyed creature with large eyes.
معنی(example):
چهرهی او با چشمان بزرگش شگفتیاش را نشان میدهد.
مثال:
Her outeyed expression showed her surprise.
معنی فارسی کلمه outeyed
:
به معنی داشتن چشمهای بزرگ و برآمده است.