معنی فارسی outfamed
B2توصیف شخص یا چیزی که در مقایسه با دیگران معروفتر شده است.
Having become more famous than others.
- VERB
example
معنی(example):
او به خاطر دریافت جایزه احساس افتخار کرد که معروفتر شده است.
مثال:
He felt proud to be outfamed after winning the award.
معنی(example):
این ورزشکار با عملکردی رکوردشکن از دستاوردهای قبلی خود معروفتر شد.
مثال:
The athlete outfamed her previous achievements with a record-breaking performance.
معنی فارسی کلمه outfamed
:
توصیف شخص یا چیزی که در مقایسه با دیگران معروفتر شده است.