معنی فارسی outfeast

B1

از دیگران بیشتر غذا خوردن و جشن گرفتن به خصوص در یک موقعیت خاص.

To feast more than others, often emphasizing a comparison in celebration.

example
معنی(example):

ما تصمیم گرفتیم در جشنواره سالانه از رقبای خود جلو بزنیم.

مثال:

We decided to outfeast the competitors at the annual festival.

معنی(example):

خانواده برنامه‌ریزی کردند تا با یک بوفه بزرگ مهمانان خود را جلو بزنند.

مثال:

The family planned to outfeast their guests with a large buffet.

معنی فارسی کلمه outfeast

: معنی outfeast به فارسی

از دیگران بیشتر غذا خوردن و جشن گرفتن به خصوص در یک موقعیت خاص.