معنی فارسی outfeasting
B1عمل غذا خوردن بیشتر از دیگران به صورت جاری و مداوم.
The act of feasting more than others, ongoing.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در جشنهای تعطیلات از دیگران بیشتر غذا میخوردند.
مثال:
They were outfeasting during the holiday celebrations.
معنی(example):
غذا خوردن بیشتر از دیگران نقطه قوت جشن برای بسیاری از مهمانان بود.
مثال:
Outfeasting was the highlight of the festival for many attendees.
معنی فارسی کلمه outfeasting
:
عمل غذا خوردن بیشتر از دیگران به صورت جاری و مداوم.