معنی فارسی outfleeing
B1فرار کردن بیشتر از دیگران، بهخصوص در شرایط بحرانی.
The act of escaping more successfully than others, especially in emergencies.
- VERB
example
معنی(example):
پرنده با پرواز به سمت ایمنی، از طوفان فرار میکند.
مثال:
The bird is outfleeing the storm by flying to safety.
معنی(example):
فرار کردن از خطر برای بقا ضروری است.
مثال:
Outfleeing danger is crucial for survival.
معنی فارسی کلمه outfleeing
:
فرار کردن بیشتر از دیگران، بهخصوص در شرایط بحرانی.