معنی فارسی outflourish

B1

ظهور شکوه و زیبایی بیشتر، به خصوص در زمینه هنری یا طبیعی.

To thrive or to develop in a successful and vigorous way.

example
معنی(example):

سبک هنرمند با رنگ‌های زنده به وضوح شکوفا شد.

مثال:

The artist's style began to outflourish with vibrant colors.

معنی(example):

با آمدن بهار، گل‌ها در همه‌جا شروع به شکوفا شدن کردند.

مثال:

As spring arrived, flowers started to outflourish everywhere.

معنی فارسی کلمه outflourish

: معنی outflourish به فارسی

ظهور شکوه و زیبایی بیشتر، به خصوص در زمینه هنری یا طبیعی.