معنی فارسی outjutting
B1برآمدگی یا قسمتی که به سمت بیرون از سطح دیگر برآمده است، معمولاً در زمینه جغرافیا.
Something that protrudes or extends outward from a surface.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
That which juts outward; a protrusion.
adjective
معنی(adjective):
Jutting outward
example
معنی(example):
سنگهای برآمده نمای ساحلی زیبایی را ایجاد کردند.
مثال:
The outjutting rocks created a beautiful coastal landscape.
معنی(example):
صخرههای برآمده چشماندازهای زیبایی از اقیانوس ارائه دادند.
مثال:
The outjutting cliffs provided stunning views of the ocean.
معنی فارسی کلمه outjutting
:
برآمدگی یا قسمتی که به سمت بیرون از سطح دیگر برآمده است، معمولاً در زمینه جغرافیا.