معنی فارسی outlimn
B1به تصویر کشیدن یا ترسیم دقیق و واضح یک موضوع.
To delineate or outline something with precision.
- VERB
example
معنی(example):
هنرمند توانست جزئیات آخرین نقاشیاش را به خوبی ترسیم کند.
مثال:
The artist managed to outlimn the details of his last painting.
معنی(example):
او در گزارش، نکات اصلی بحث را به وضوح ترسیم خواهد کرد.
مثال:
In the report, she will outlimn the main points of the discussion.
معنی فارسی کلمه outlimn
:
به تصویر کشیدن یا ترسیم دقیق و واضح یک موضوع.