معنی فارسی outmarch

B2

پیشی گرفتن از یک گروه یا نیرو در در زمان حرکت.

To march ahead of another group, usually in a military context.

example
معنی(example):

نیروهای خودی از نیروهای دشمن پیشی خواهند گرفت.

مثال:

The troops will outmarch the enemy forces.

معنی(example):

پیشی گرفتن نیاز به تمرین و انضباط دارد.

مثال:

Outmarching requires training and discipline.

معنی فارسی کلمه outmarch

: معنی outmarch به فارسی

پیشی گرفتن از یک گروه یا نیرو در در زمان حرکت.