معنی فارسی outmantle

B1

کنار گذاشتن یا رد کردن روش‌ها یا ایده‌های غیرموثر.

To discard or set aside previous methods or ideas in favor of new ones.

example
معنی(example):

تیم تصمیم گرفت تا استراتژی‌های قبلی خود را دور بریزد.

مثال:

The team decided to outmantle their previous strategies.

معنی(example):

دور انداختن ایده‌های قدیمی برای پیشرفت ضروری است.

مثال:

Outmantling outdated ideas is essential for progress.

معنی فارسی کلمه outmantle

: معنی outmantle به فارسی

کنار گذاشتن یا رد کردن روش‌ها یا ایده‌های غیرموثر.