معنی فارسی outmatched
B2زمانی که شخصی در مقایسه با دیگری کمتر از ظرفیت وتوانایی برخوردار است.
To be surpassed or defeated by someone who is stronger or better.
- verb
verb
معنی(verb):
To surpass or be better than something or someone else
example
معنی(example):
تیم در قهرمانی به وسیله رقبایش شکست خورد.
مثال:
The team was outmatched by their opponents in the championship.
معنی(example):
او در برابر سخنران باتجربه در بحث احساس ضعف کرد.
مثال:
He felt outmatched during the debate against the experienced speaker.
معنی فارسی کلمه outmatched
:
زمانی که شخصی در مقایسه با دیگری کمتر از ظرفیت وتوانایی برخوردار است.
