معنی فارسی outmatches
B2برتری داشتن یا برتر بودن نسبت به دیگری در یک زمینه خاص.
To be greater or better than someone or something in quality, ability, or strength.
- verb
verb
معنی(verb):
To surpass or be better than something or someone else
example
معنی(example):
سرعت او از همه رقبایش بیشتر است.
مثال:
His speed outmatches that of all his competitors.
معنی(example):
او به طور مداوم در استعداد و مهارت از رقبایش پیشی میگیرد.
مثال:
She consistently outmatches her rivals in talent and skill.
معنی فارسی کلمه outmatches
:
برتری داشتن یا برتر بودن نسبت به دیگری در یک زمینه خاص.
