معنی فارسی outmating

B1

پدیده‌ای که در آن جفت‌گیری بین افراد با ویژگی‌های مختلف انجام می‌شود.

A process in which individuals mate outside their typical group to enhance genetic variation.

example
معنی(example):

ازدواج از خارج در گونه‌های حیوانی برای افزایش تنوع ژنتیکی رخ می‌دهد.

مثال:

Outmating occurs in animal species to increase genetic diversity.

معنی(example):

عملکرد ازدواج از خارج برای تعادل اکوسیستم حیاتی است.

مثال:

The practice of outmating is crucial for ecosystem balance.

معنی فارسی کلمه outmating

: معنی outmating به فارسی

پدیده‌ای که در آن جفت‌گیری بین افراد با ویژگی‌های مختلف انجام می‌شود.