معنی فارسی outmerchant
B1بیشتر از رقبا در زمینه تجارت یا فروش عمل کردن، با ایجاد استراتژیهایی که رقبا را عقب نگهدارد.
To surpass or outdo a competitor in business performance or sales.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت با ارائه قیمتهای بهتر، رقبای خود را از بین ببرد.
مثال:
He decided to outmerchant his competitors by offering better prices.
معنی(example):
هدف این بود که برند رقیب را در بازار از بین ببرند.
مثال:
The goal was to outmerchant the rival brand in the market.
معنی فارسی کلمه outmerchant
:
بیشتر از رقبا در زمینه تجارت یا فروش عمل کردن، با ایجاد استراتژیهایی که رقبا را عقب نگهدارد.