معنی فارسی outpeople

B1

دستیابی یا ارتباط مؤثرتر با جمعیت و مردم.

To engage or connect with a population more effectively than others.

example
معنی(example):

سیاست جدید هدف دارد تا از تلاش‌های پیشین این گروه برای دستیابی به مردم پیشی بگیرد.

مثال:

The new policy aims to outpeople the group's previous outreach efforts.

معنی(example):

آنها امیدوارند که با ارتباط مؤثرتر با جامعه از رقبا پیشی بگیرند.

مثال:

They hope to outpeople the competitors by engaging more effectively with the community.

معنی فارسی کلمه outpeople

: معنی outpeople به فارسی

دستیابی یا ارتباط مؤثرتر با جمعیت و مردم.