معنی فارسی outpeopled
B1کمبود جمعیت، به حالتی اشاره دارد که تعداد افراد در یک منطقه به طرز قابل توجهی کاهش یافته است.
Having fewer people than usual or expected in an area.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شهر کوچک پس از اینکه بسیاری از ساکنان آنجا را ترک کردند، احساس کمبود جمعیت کرد.
مثال:
The small town felt outpeopled after many residents moved away.
معنی(example):
محققان مناطق کمجمعیت شده را برای درک الگوهای مهاجرت مطالعه کردند.
مثال:
Researchers studied the outpeopled areas to understand migration patterns.
معنی فارسی کلمه outpeopled
:
کمبود جمعیت، به حالتی اشاره دارد که تعداد افراد در یک منطقه به طرز قابل توجهی کاهش یافته است.