معنی فارسی outplan
B2برنامهریزی بهتر و کارآمدتر نسبت به دیگران
To create a more effective plan than someone else
- VERB
example
معنی(example):
باید رقبای خود را برنامهریزی بهتری کنیم تا موفق شویم.
مثال:
We need to outplan our competition to succeed.
معنی(example):
او همیشه سعی میکند در پروژههای گروهی از دوستانش بهتر برنامهریزی کند.
مثال:
She always tries to outplan her friends on group projects.
معنی فارسی کلمه outplan
:
برنامهریزی بهتر و کارآمدتر نسبت به دیگران