معنی فارسی outplease

B1

سعی در شگفت‌زده کردن یا رضایت خاطر دیگران به طور غیرعمد

To impress or please others in a way that is not intentional

example
معنی(example):

او منظورش این نبود که در طول بحث دوستانش را شگفت‌زده کند.

مثال:

He didn't mean to outplease his friends during the discussion.

معنی(example):

سعی در شگفت‌زده کردن همه می‌تواند خسته‌کننده باشد.

مثال:

Trying to outplease everyone can be exhausting.

معنی فارسی کلمه outplease

: معنی outplease به فارسی

سعی در شگفت‌زده کردن یا رضایت خاطر دیگران به طور غیرعمد