معنی فارسی outplod
B1حرکت به آرامی و با زحمت، به ویژه در شرایط دشوار.
To move slowly and with effort, especially in difficult situations.
- VERB
example
معنی(example):
اسب خسته شروع به کند و آهسته رفتن در مسیر طولانی کرد.
مثال:
The tired horse began to outplod on the long trail.
معنی(example):
کارگران به دلیل بار سنگین مجبور به حرکت آهسته و کند شدند.
مثال:
The workers were forced to outplod due to the heavy load.
معنی فارسی کلمه outplod
:
حرکت به آرامی و با زحمت، به ویژه در شرایط دشوار.