معنی فارسی outraught

B1

مستاصل و پریشان به دلیل موقعیت یا خبر غم‌انگیز.

Emotionally distraught or upset due to distressing circumstances.

example
معنی(example):

پس از خبر، او کاملاً متلاشی شده احساس می‌کرد.

مثال:

After the news, she felt completely outraught.

معنی(example):

او به خاطر از دست دادن دوست دوران کودکی‌اش متلاشی شده بود.

مثال:

He was outraught over the loss of his childhood friend.

معنی فارسی کلمه outraught

: معنی outraught به فارسی

مستاصل و پریشان به دلیل موقعیت یا خبر غم‌انگیز.