معنی فارسی outraved
B1زمانی که کسی یا چیزی به نحو قابل توجهی از دیگران بالاتر رود.
To have been surpassed in expression or style.
- VERB
example
معنی(example):
شاعر توسط خلاقیت نویسنده جدید بالاتر رفت.
مثال:
The poet was outraved by the new writer's creativity.
معنی(example):
سبک منحصر به فرد او معمولاً از رویکردهای سنتی بالاتر رفته است.
مثال:
Her unique style has often outraved traditional approaches.
معنی فارسی کلمه outraved
:
زمانی که کسی یا چیزی به نحو قابل توجهی از دیگران بالاتر رود.