معنی فارسی outray

B2

پیشی گرفتن، برتری یافتن بر دیگران.

To surpass or outshine others, especially in achievement or quality.

example
معنی(example):

برای پیشی گرفتن از رقبا، ویژگی‌های جدیدی را معرفی کردیم.

مثال:

To outray the competition, we introduced new features.

معنی(example):

هنرمند هدف دارد تا با آخرین خلق خود از آثار قبلی پیشی بگیرد.

مثال:

The artist aims to outray previous works with her latest creation.

معنی فارسی کلمه outray

: معنی outray به فارسی

پیشی گرفتن، برتری یافتن بر دیگران.