معنی فارسی outreign
B2outreign به معنای فرامینی شدن یا بیشتر از دیگران حکومت کردن است.
To reign more powerfully or effectively than others.
- VERB
example
معنی(example):
به نظر میرسد پادشاه با سیاستهای خود از تمام پیشینیان خود فرامینیشود.
مثال:
The king seems to outreign all his predecessors with his policies.
معنی(example):
تعهد او به کارش به او امکان میدهد که از همکاران خود پیشی بگیرد.
مثال:
Her dedication to her work allows her to outreign her colleagues.
معنی فارسی کلمه outreign
:
outreign به معنای فرامینی شدن یا بیشتر از دیگران حکومت کردن است.