معنی فارسی outrivalled

B1

به معنای این است که کسی یا چیزی در یک زمینه خاص از دیگران پیشی می‌گیرد.

To have been surpassed or excelled by someone else.

verb
معنی(verb):

To outperform; to outdo.

example
معنی(example):

این هنرمند توسط یک تازه‌وارد در گالری شکست خورد.

مثال:

The artist was outrivalled by a newcomer in the gallery.

معنی(example):

او احساس می‌کرد که دستاوردهایش توسط خواهرش شکست می‌خورد.

مثال:

She felt her achievements were outrivalled by her sibling.

معنی فارسی کلمه outrivalled

: معنی outrivalled به فارسی

به معنای این است که کسی یا چیزی در یک زمینه خاص از دیگران پیشی می‌گیرد.