معنی فارسی outseen
B1از نظر بصری بیشتر یا بهتر از دیگران تجربه کردن، به ویژه در زمینه دیدن یا مشاهده.
To have seen more or better than others, especially in terms of visual experience.
- VERB
example
معنی(example):
او در حین سفر غروبهای زیادی را دیده است.
مثال:
She has outseen many sunsets while traveling.
معنی(example):
او در مسابقه استعدادیابی از تمام دوستانش جلوتر رفته است.
مثال:
He has outseen all his friends in the talent competition.
معنی فارسی کلمه outseen
:
از نظر بصری بیشتر یا بهتر از دیگران تجربه کردن، به ویژه در زمینه دیدن یا مشاهده.