معنی فارسی outsees

B1

بیشتر از دیگران توانایی دیدن و درک شرایط و احتمالات را داشتن.

To see more than others, often in terms of potential or opportunities.

example
معنی(example):

او امکاناتی را می‌بیند که دیگران از دست می‌دهند.

مثال:

She outsees possibilities that others miss.

معنی(example):

در جلسه، او پتانسیل همکاری را می‌بیند.

مثال:

In the meeting, he outsees the potential for collaboration.

معنی فارسی کلمه outsees

: معنی outsees به فارسی

بیشتر از دیگران توانایی دیدن و درک شرایط و احتمالات را داشتن.