معنی فارسی outserves

B2

عملکرد بهتر در ارائه خدمات نسبت به دیگران.

Surpasses others in the act of serving.

example
معنی(example):

این رستوران از بسیاری دیگر در منطقه پیشی می‌گیرد.

مثال:

This restaurant outserves many others in the area.

معنی(example):

او همیشه در رضایت مشتریان از همتایان خود پیشی می‌گیرد.

مثال:

He always outserves his peers in customer satisfaction.

معنی فارسی کلمه outserves

: معنی outserves به فارسی

عملکرد بهتر در ارائه خدمات نسبت به دیگران.