معنی فارسی outshaping

B1

عمل برتر بودن در طراحی یا استراتژی‌ها و روش‌ها.

The act of surpassing others in designing or strategizing.

example
معنی(example):

پیشی گرفتن از روش‌های متعارف می‌تواند به نتایج نوین منجر شود.

مثال:

Outshaping conventional methods can lead to groundbreaking results.

معنی(example):

پیشی‌گرفتن او از استراتژی‌ها اعضای هیئت مدیره را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

His outshaping of strategies impressed the board members.

معنی فارسی کلمه outshaping

: معنی outshaping به فارسی

عمل برتر بودن در طراحی یا استراتژی‌ها و روش‌ها.