معنی فارسی outshove

B1

کنار زدن دیگران به منظور پیشی گرفتن یا عبور.

To push aside others to get ahead or to gain an advantage.

example
معنی(example):

او سعی کرد تا در طول بازی بازیکنان دیگر را کنار بزند.

مثال:

He tried to outshove the other players during the game.

معنی(example):

در قطار شلوغ، مردم معمولاً یکدیگر را برای ورود کنار می‌زنند.

مثال:

In the crowded train, people often outshove each other to get in.

معنی فارسی کلمه outshove

: معنی outshove به فارسی

کنار زدن دیگران به منظور پیشی گرفتن یا عبور.