معنی فارسی outshoving

B1

عمل کنار زدن دیگران به ویژه در موقعیت‌های پرتلفات و رقابتی.

The act of pushing aside others, often in a competitive or chaotic scenario.

example
معنی(example):

کنار زدن در طول مسابقه به بسیاری از بحث‌ها منجر شد.

مثال:

Outshoving during the match led to a lot of arguments.

معنی(example):

کنار زدن در کنسرت وضعیت ناگواری را به وجود آورد.

مثال:

The outshoving at the concert created a chaotic situation.

معنی فارسی کلمه outshoving

: معنی outshoving به فارسی

عمل کنار زدن دیگران به ویژه در موقعیت‌های پرتلفات و رقابتی.