معنی فارسی outshut

B1

به معنای خاتمه دادن یا برداشتن چیزی قبل از اینکه از کنترل خارج شود.

To close or stop a discussion or situation before it escalates.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت قبل از اینکه صحبت‌ها از کنترل خارج شود، مکالمه را مختوم کند.

مثال:

He decided to outshut the conversation before it got out of hand.

معنی(example):

او توانست بحث‌ها را با تغییر موضوع مختوم کند.

مثال:

She managed to outshut the arguments by changing the subject.

معنی فارسی کلمه outshut

: معنی outshut به فارسی

به معنای خاتمه دادن یا برداشتن چیزی قبل از اینکه از کنترل خارج شود.