معنی فارسی outskip
B1از کسی یا چیزی پیشی گرفتن در یک فعالیت خاص.
To surpass or avoid someone or something in a particular activity.
- VERB
example
معنی(example):
ما تصمیم گرفتیم روال عادی را کنار بگذاریم و چیزی جدید را امتحان کنیم.
مثال:
We decided to outskip the usual routine and try something new.
معنی(example):
او توانست همه رقبا را در مسابقه کنار بگذارد.
مثال:
He managed to outskip all the competitors in the race.
معنی فارسی کلمه outskip
:
از کسی یا چیزی پیشی گرفتن در یک فعالیت خاص.