معنی فارسی outspeak

B1

بیشتر از دیگران صحبت کردن، صدای خود را بالاتر از دیگران قرار دادن.

To speak more loudly or effectively than someone else.

example
معنی(example):

او تلاش کرد که رقیبش را در مناظره شکست دهد.

مثال:

She tried to outspeak her opponent in the debate.

معنی(example):

در محیط‌های پر سروصدا، او اغلب برای برقراری صدا با دیگران دچار مشکل می‌شود.

مثال:

In loud environments, he often finds it hard to outspeak others.

معنی فارسی کلمه outspeak

: معنی outspeak به فارسی

بیشتر از دیگران صحبت کردن، صدای خود را بالاتر از دیگران قرار دادن.