معنی فارسی outspeaking

B1

عملی از بیشتر صحبت کردن یا ابراز نظر در یک زمینه خاص.

The act of speaking more than usual, especially in a particular situation.

example
معنی(example):

بیشتر صحبت کردن در بحث‌های خلاقانه می‌تواند به ایده‌های بهتری منجر شود.

مثال:

Outspeaking in creative discussions can lead to better ideas.

معنی(example):

بیشتر صحبت کردن او در جلسه تأثیر قابل توجهی داشت.

مثال:

Her outspeaking during the meeting made a significant impact.

معنی فارسی کلمه outspeaking

: معنی outspeaking به فارسی

عملی از بیشتر صحبت کردن یا ابراز نظر در یک زمینه خاص.