معنی فارسی outspelling
B1روند پیشیگرفتن در هجی کردن نسبت به دیگران.
The act of spelling better or more accurately than others.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشیگرفتن او در هجی کردن کلمه دشوار هیئت داوران را غافلگیر کرد.
مثال:
Her outspelling of the difficult word surprised the judges.
معنی(example):
پیشیگرفتن در هجی کردن میتواند برنده را در مسابقه هجی تعیین کند.
مثال:
Outspelling can often determine the winner in a spelling bee.
معنی فارسی کلمه outspelling
:
روند پیشیگرفتن در هجی کردن نسبت به دیگران.