معنی فارسی outspied
B1به معنای جاسوسی موفقیتآمیز، جایی که جاسوس به اطلاعاتی از هدف دست مییابد.
To have successfully spied on someone or something.
- VERB
example
معنی(example):
کارآگاه به طور موثری بر مظنون جاسوسی کرد و شواهد جمعآوری کرد.
مثال:
The detective outspied the suspect and gathered evidence.
معنی(example):
او قبل از دستگیری بزرگترین مجرم، بر بسیاری از جنایتکاران جاسوسی کرده بود.
مثال:
She had outspied many criminals before catching the biggest one.
معنی فارسی کلمه outspied
:
به معنای جاسوسی موفقیتآمیز، جایی که جاسوس به اطلاعاتی از هدف دست مییابد.