معنی فارسی outstagger

B1

متعجب کردن یا شگفت‌زده کردن کسی به دلیل یک ماجرای غیرمنتظره.

To astonish or surprise someone due to an unexpected event.

example
معنی(example):

خبر غیرمنتظره برای یک لحظه او را متعجب کرد.

مثال:

The unexpected news seemed to outstagger him for a moment.

معنی(example):

او از توانایی او برای سازگاری سریع متعجب شد.

مثال:

She was outstaggered by his ability to adapt quickly.

معنی فارسی کلمه outstagger

: معنی outstagger به فارسی

متعجب کردن یا شگفت‌زده کردن کسی به دلیل یک ماجرای غیرمنتظره.