معنی فارسی outstaid

B1

بیش از حد در جائی ماندن یا همراه بودن، به ویژه زمانی که دیگران تمایل به رفتن دارند.

To stay longer than one should, especially in a situation where others may want to leave.

example
معنی(example):

او در مهمانی بیش از حد مانده بود.

مثال:

He outstaid his welcome at the party.

معنی(example):

پس از بحث طولانی، او متوجه شد که زمان بازدیدش بیش از حد طولانی شده است.

مثال:

After a long discussion, she realized she had outstaid her visit.

معنی فارسی کلمه outstaid

: معنی outstaid به فارسی

بیش از حد در جائی ماندن یا همراه بودن، به ویژه زمانی که دیگران تمایل به رفتن دارند.