معنی فارسی outstand
B1برجسته بودن، خود را در میان دیگران متمایز کردن.
To be exceptionally good or remarkable compared to others.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در گزارشهای ارزیابی عملکرد همیشه برجسته هستند.
مثال:
They always outstand at their performance reviews.
معنی(example):
مهارتهای او در رقابت از همتایانش برجستهتر است.
مثال:
His skills outstand his peers in the competition.
معنی فارسی کلمه outstand
:
برجسته بودن، خود را در میان دیگران متمایز کردن.