معنی فارسی outstander

B1

شخصی که در یک موقعیت خاص توجه و تمایز بیشتری نسبت به دیگران دارد.

A person who stands out in a specific scenario, often making a positive impact.

example
معنی(example):

یک فرد برجسته می‌تواند در یک وضعیت تفاوت بزرگی ایجاد کند.

مثال:

An outstander can make a big difference in a situation.

معنی(example):

او با کمک به دیگران در نیاز، به عنوان یک فرد برجسته عمل کرد.

مثال:

She acted as an outstander by helping others in need.

معنی فارسی کلمه outstander

: معنی outstander به فارسی

شخصی که در یک موقعیت خاص توجه و تمایز بیشتری نسبت به دیگران دارد.