معنی فارسی outsulking
B1فعل استمراری از 'outsulk' به معنای اینکه کسی در حال حاضر بیشتر از دیگران ناراحت است.
Present continuous form of 'outsulk'; indicating that someone is currently sulking more than others.
- VERB
example
معنی(example):
او در حال حاضر بعد از بازی از دوستانش بیشتر ناراحت است.
مثال:
He is currently outsulking his friends after the game.
معنی(example):
او یافت که سخت است که از ناراحتی خود دست بردارد، حتی وقتی از او خواسته شد که شاد شود.
مثال:
She found it hard to stop outsulking, even when she was asked to cheer up.
معنی فارسی کلمه outsulking
:
فعل استمراری از 'outsulk' به معنای اینکه کسی در حال حاضر بیشتر از دیگران ناراحت است.