معنی فارسی outswindling

B1

عمل دور زدن یا فریب دادن دیگران، به ویژه در زمینه‌های تجاری یا رقابتی.

The act of cheating or deceiving others, often for personal gain.

example
معنی(example):

او در بازی پوکر همه را فریب می‌داد.

مثال:

He was outswindling everyone in the poker game.

معنی(example):

دور زدن دیگران در اخلاق کسب‌وکار ناپسند است.

مثال:

Outswindling others is frowned upon in business ethics.

معنی فارسی کلمه outswindling

: معنی outswindling به فارسی

عمل دور زدن یا فریب دادن دیگران، به ویژه در زمینه‌های تجاری یا رقابتی.