معنی فارسی outswirl

B1

چرخش به بیرون، به ویژه در مورد مایعات یا مواد دیگر که به سمت بیرون حرکت می‌کنند.

To swirl outward or with a circular motion, often used to describe natural movements.

example
معنی(example):

برگ‌ها در نسیم پاییزی شروع به چرخیدن کردند.

مثال:

The leaves began to outswirl in the autumn breeze.

معنی(example):

می‌توانستید ببینید که آب دور سنگ‌ها در حال چرخش است.

مثال:

You could see the water outswirling around the rocks.

معنی فارسی کلمه outswirl

: معنی outswirl به فارسی

چرخش به بیرون، به ویژه در مورد مایعات یا مواد دیگر که به سمت بیرون حرکت می‌کنند.