معنی فارسی outsworn
B1ترک کردن یا انکار یک باور یا تعهد، بهویژه پس از اینکه آن را بهشدت پذیرفتهاید.
To renounce or abandon a belief or commitment, especially one that was once held strongly.
- VERB
example
معنی(example):
او پس از تفکر زیاد، باورهای قبلی خود را ترک کرده است.
مثال:
He has outsworn his former beliefs after much contemplation.
معنی(example):
بسیاری از مردم از تعهدات ساخته شده در جوانی خود دست کشیدهاند.
مثال:
Many people have outsworn commitments made in their youth.
معنی فارسی کلمه outsworn
:
ترک کردن یا انکار یک باور یا تعهد، بهویژه پس از اینکه آن را بهشدت پذیرفتهاید.