معنی فارسی outswung

B1

شکست دادن یا پنجه زدن به یک ضربه یا حرکت دیگران، به‌ویژه در ورزش.

To swing past or defeat someone else's swing, typically in a competitive context.

example
معنی(example):

او با یک ضربه قوی، حرکت حریفش را شکست داد.

مثال:

He outswung his opponent's swing with a powerful hit.

معنی(example):

در طول مسابقه، او به راحتی حریفش را شکست داد.

مثال:

During the match, she outswung her rival with ease.

معنی فارسی کلمه outswung

: معنی outswung به فارسی

شکست دادن یا پنجه زدن به یک ضربه یا حرکت دیگران، به‌ویژه در ورزش.