معنی فارسی outswore

B1

شکستن یا نادیده گرفتن یک وعده یا تعهد به شیوه‌ای نادرست.

To break or go back on a promise or oath, especially dishonestly.

example
معنی(example):

او پس از پیدا کردن معامله بهتر، به وعده‌های قبلی خود پشت کرد.

مثال:

He outswore his previous promises once he found a better deal.

معنی(example):

به تخلف از تعهد یا وعده به طور نادرست گفته می‌شود.

مثال:

To outswore is to break a promise or commitment dishonestly.

معنی فارسی کلمه outswore

: معنی outswore به فارسی

شکستن یا نادیده گرفتن یک وعده یا تعهد به شیوه‌ای نادرست.